تلف ما یتعلق به» ملاحظه می گردد که نویسنده ابطال وکالت به باعث تلف مسئله را مقید به اطلاع نماینده قانونی نساخته است. «ان النهی لا یتعلق به حکم فی حق المنهی الا سپس حصول العلم به. برای گرفتن پروانه وکالت افراد باید در آزمون وکالت شرکت کنند که توسط کانون وکلای دادگستری برگذار میشود، سپس از طی دوره ی کارآموزی و قبولی در امتحان پروانه وکالت به افراد تعلق وکیل عبدی کرج میگیرد. پس بایستی راههای جایگزین نیز در حیث گرفته شود. اما عرفی که همراه مهم تأیید ضمنی قوانین نیز میباشد. در عزل نماینده قانونی راضی بودن وی شرط نمیباشد، به این ادله واضح که برکنار ایقاع است و ارادۀ یکطرف برای به وقوع پیوستن آن به اندازه است، البته علم او شرط می باشد و همین شرط منافاتی اساسی ایقاع بودن عزل ندارد. یعنی امری تشریفاتی می بایست به اعلام عزم موکل مبنی بر عزل، که نوعی ایقاع است، افزوده گردد و این به مضمون ایقاع تشریفاتی خواهد بود. نه بهطور مطلق بارسیدن هر خبری از عزل، نماینده قانونی را موظف به خاتمه دادن به کارهای مربوط به وکالت بداند. کلیدی دقت به اصل حدأقل یا اجتناب از هزینه آنالیز نمودن این شرط به جهت ثالث کاهش است، تا به جهت «الف». البته اصلی «ب» قبلاً معاملهای نکرده است، لذا از وی التماس سندی میکند، که مثبت اختیار او باشد اصلی ارائه این گواهی «د» حساس «ب» معامله میکند، البته «ه» نیکی قبلاً کلیدی «ب» به تیتر نماینده معاملهای کرده است، نیکی سند مثبت اختیار را از او مطالبه میکند، بلکه به صرف سفارش «ب» به جهت معامله اصلی وی به تیتر نماینده «الف» معامله میکند، آیا این معاملات درست میباشد؟ بعضی دیگر از فقها فقط اعلام به وکیل را از تکالیف موکل می داند و تکلیف دیگری را به عنوان بدل همین تکلیف بر عهدۀ موکل قرار نمیدهند. نکتة اول: علیالاصول بدل یک فرمان باید بتواند هدف ها اصل را حاصل کند. به تیتر نمونه ، درصورتیکه تصمیم دارید که اعلام ورشکستگی از کسب و کار خود کنید ، یک وکیل جدایی نمی تواند امداد چندانی به شما کند . محقق در جامع المقاصد سپس از بیان اینکه اصلی استعفای وکیل بدون دقت به حضور یا غیاب موکل عقد وکالت پایان مییابد، در ابلاغ برهان مینویسد: «لان الوکاله عقد جائز من الطرفین و مقتضی ذلک انفساخ العقد بفسخ کل منهما» گفته شده می باشد که ابوحنیفه در استعفای نماینده قانونی حضور موکل را ضروری میدانند. در پاسخ حلی عامل فوق مبنی بر این که لزوم آاگاهی دادن باعث تبدیل عقد جایز به حتمی میشود، می توان گفت، که صرف لزوم دوراندیشی سبب ساز سلب حق موکل در بر هم زدن عقد وکالت نمیشود.
